پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
بیب همگاهیsync popواژههای مصوب فرهنگستانصدایی در اولین قاب نوار صدا که بهعنوان نشانهای برای همگاهی به کار میرود
تَپ همگاهیsync pulse, synchronizing pulseواژههای مصوب فرهنگستاندر سامانۀ ضبط صدا، تپی که در فرایند همگاهسازی تصویر و نوارهای مغناطیسی به کار میرود
سرعت همگاهیsynchronous speedواژههای مصوب فرهنگستانسرعتی یکسان که برای همگاهی دقیق حرکت نوارهای صدا و تصویر باید بین دوربین و ضبطصوت و دستگاه نمایش، در زمان فیلمبرداری، برقرار شود
علامت همگاهیsync mark, synchronizing markواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی که تدوینگر معمولاً با مداد روغنی بر روی نوارهای تصویر و صدا میگذارد تا از آن نقطه به بعد هماهنگی میان آن دو برقرار شود
پرش تصویرsync rollواژههای مصوب فرهنگستانبالا و پایین رفتن سریع تصویر تلویزیون بهدلیل از بین رفتن همگاهی
بیب همگاهیsync popواژههای مصوب فرهنگستانصدایی در اولین قاب نوار صدا که بهعنوان نشانهای برای همگاهی به کار میرود
تَپ همگاهیsync pulse, synchronizing pulseواژههای مصوب فرهنگستاندر سامانۀ ضبط صدا، تپی که در فرایند همگاهسازی تصویر و نوارهای مغناطیسی به کار میرود
سرعت همگاهیsynchronous speedواژههای مصوب فرهنگستانسرعتی یکسان که برای همگاهی دقیق حرکت نوارهای صدا و تصویر باید بین دوربین و ضبطصوت و دستگاه نمایش، در زمان فیلمبرداری، برقرار شود
علامت همگاهیsync mark, synchronizing markواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی که تدوینگر معمولاً با مداد روغنی بر روی نوارهای تصویر و صدا میگذارد تا از آن نقطه به بعد هماهنگی میان آن دو برقرار شود