هم بالینلغتنامه دهخداهم بالین . [ هََ ] (ص مرکب ) دو تن که در کنار یکدیگر آرامند. همسر. جفت . || هر دو چیز که در کنار هم قرار گیرند : درخت ساده از دینار و از گوهر توانگر شدکنون با لاله اندر دشت هم بالین و بستر شد.فرخی .
اهم آکوستیکیacoustic ohmواژههای مصوب فرهنگستانیکای اندازهگیری مقاومت ظاهری آکوستیکی براساس قانون اهم
m- تاباm-resilientواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابع بولی که، حتی درصورت ثابت نگاه داشتنm متغیر ورودی آن، ویژگی توازن آن حفظ شود
سحابی گامGum Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانسحابی دایرهشکل و وسیعی در صورتهای فلکی بادبان و کشتیدُم که کالین استنلیگام کشف کرده است