خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم آشیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هم آشیان
/ham[']āšiyān/
معنی
۱. دو پرنده که در یک آشیانه بهسر ببرند.
۲. دو نفر که در یک خانه زندگانی کنند، همخانه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
هم آشیان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ham[']āšiyān ۱. دو پرنده که در یک آشیانه بهسر ببرند.۲. دو نفر که در یک خانه زندگانی کنند، همخانه.
-
هم آشیان
لغتنامه دهخدا
هم آشیان . [ هََ ] (ص مرکب ) دو مرغ یا حیوان که در یک آشیان زیست کنند، و به کنایه دو یار همنشین و همخانه را گویند : باز سپید با مگس سگ هم آشیان خاک سیاه بر سر بخت نژند او. خاقانی .میخواستمی کز این جهانم باشدچو توئی هم آشیانم . نظامی .اول شب نظاره گاه...
-
واژههای مشابه
-
هم زدن
شیمی
stirring
-
هم زن
شیمی
stirrer
-
هم دما
مهندسی شیمی
isotherm
-
هم فشار
مهندسی شیمی
Isobar
-
هم مول
مهندسی شیمی
Equimolar
-
ملکولهاي هم اندازه
مهندسی شیمی
Equalized molecules
-
هُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان - ایشان
-
هَمَّ
فرهنگ واژگان قرآن
همّت کرد - تصمیم گرفت - قصد کرد
-
هُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
آنها (در اصل ميم آن ساکن بوده که در عباراتي نظير "فَهُمُ ﭐلْخَالِدُونَ "به دليل رسيدن دو ساکن به هم حرکت گرفته است)
-
هُمّ
لهجه و گویش تهرانی
صدای جانوران،غرّش
-
هم...
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fellow
-
هم -
دیکشنری فارسی به انگلیسی
equi-, homo-, mate, same