خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم مول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
MCC
همهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← همتافت همرَفتی میانمقیاس
-
homotopy equivalence
همارزی همجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
isodynamic
خط همدینامیک، همدینامیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همشدت
-
cohort
همگروه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، علوم سلامت] گروهی از افراد منتخب از میان یک جمعیت مشخص که دارای خصوصیت یا تجربۀ مشترک هستند
-
transition 3
همگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← جهش همگشتی
-
syntype, cotype
همگونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر نمونه از گروهی که گونۀ اصلی براساس آن توصیف شده، اما گونهنام از آن انتخاب نشده است
-
contention
همگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فعالیت همزمان چند افزاره مانند تلفن و رایانه و ایستگاه کار برای دسترسی به خط، درحالیکه دسترسی به خط در یک زمان فقط برای یکی از آنها میسر باشد
-
isolobal
هملَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی آن قطعههای مولکولی که تعداد و خواص تقارنی و انرژی تقریبی و شکل اوربیتالها و همچنین تعداد الکترونهای آنها یکسان است
-
cotext
هممتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← بافت زبانی
-
synonym
هممعنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هر واحد واژگانی که با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف
-
synonymy
هممعنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] رابطۀ معنایی میان واحدهای واژگانی دارای معنی یکسان متـ . ترادف
-
هممیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط هممیل
-
همنابهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همنابهنجار
-
homonym
همنام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از دو یا چند واژهای که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکساناند، ولی معنی متفاوت دارند
-
homonymy
همنامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] روابط میان واژههایی که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکساناند، ولی معنی متفاوت دارند