هندبالغتنامه دهخداهندبا. [ هَِ دَ / دِ ] (ع اِ) هندب . کاسنی . هندباة. بَرّی بود و بستانی . و آن دو نوع بود:یکی ورق آن پهن بود نزدیک به کاهو و نوعی دیگر ورق آن باریک بود. طعم برّی آن تلخ و نوع نیکوی آن بستانی ، تر شیرین بود. بهترین نوع آن شامی است که به یونانی
هندباءلغتنامه دهخداهندباء. [ هَِ دَ ] (ع اِ) کاسنی . (منتهی الارب ). هندب . (اقرب الموارد). رجوع به هندب شود.
هندباءدیکشنری عربی به فارسیکاسني دشتي , کاسني تلخ , قاصدک (گياه خودرو و داراي گلهاي زرد روشن) , کاسني فرنگي , هنديا , کاسني سالا دي , انديو0
اصل هندبالغتنامه دهخدااصل هندبا. [ اَ ل ِ هَِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الهندبا شود.
کاسنیلغتنامه دهخداکاسنی . (اِ) کسنه . کسنی . (برهان ). کاشنی . (هرمزدنامه ص 90). گیاهی که به تازی هندبا گویند و قسمی از آن دوائی و قسمی مزروع و برگهای آن مأکول . (ناظم الاطباء). از انواع زبانه گلی ها و دارای گلهای آبی رنگ و برگهای بریده که بسیار تلخ است و بعض