هوشورزی توزیعیdistributed intelligenceواژههای مصوب فرهنگستانگستـرش هوشورزی از طریق درگیر کردن بازیگران مختلف با استفاده از منابع نامتمرکز
هوشورزی سیاستیpolicy intelligenceواژههای مصوب فرهنگستانمجمـوعهای از فعـالیتها برای جستوجو و پردازش و انتشار اطلاعات و حفاظت از آنها با انگیزة ارائه به فرد مناسب در زمان مناسب برای تصمیمگیری مناسب
خاکپوشورزیmulch tillageواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خاکورزی که در آن بقایای گیاهی در سطح خاک حفظ میشود
دهانهپوشبندhatch bar 1, hatch clamping beamواژههای مصوب فرهنگستانبستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمههای فلزی که بر روی دهانهپوش نصب و گاه پیچ میشود تا از باز شدن و جابهجایی دهانهپوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
قانون گاوسGauss' lawواژههای مصوب فرهنگستانیکی از نشانههای سطح زیرین لایه که معمولاً در ابعاد کوچکتر از یک متر دیده میشود و شامل فرورفتگیهای حبابیشکل کمابیش عمیق و برآمدگیهای نامنظمی است که حاصل فرورفتگی ذرات آواری ماسه و ذرات درشتتر در بستر گِلی یا رُسی است
نگاشت گاوسGauss mapواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی که به هر نقطه از رویه، بُردارِ قائم یکة همان نقطه را نسبت میدهد