هولگیلغتنامه دهخداهولگی . [ هََ / هُو ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) ترسانیده شده و هراسان و مجازاً به معنی مضطرب و این منسوب است به هولة که به فتح باشد به معنی یک بار ترسانیدن ، چه وزن فعله به فتح برای مرت باشد، پس به حالت الحاق یای ن
روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
مدرسۀ عالی مهمانخانهداریhotel schoolواژههای مصوب فرهنگستانمرکز آموزش عالی که در آن به دانشجویان مهارتهای ادارۀ مهمانخانه آموخته میشود متـ . مدرسۀ عالی هتلداری
مدار هالهایhalo orbitواژههای مصوب فرهنگستانمداری که در آن فضاپیما در همسایگی یک نقطة لاگرانژی باقی میماند و یک حلقة دایرهای یا بیضوی را طی میکند