مقطع نوع AA-type sectionواژههای مصوب فرهنگستانمدل زمین سهلایهای که در آن مقاومتویژة الکتریکی با عمق افزایش مییابد
گرمای ویژهspecific heatواژههای مصوب فرهنگستانمقدار گرمایی که باید به واحد جِرم جسم داده شود تا دمای آن یک درجه بالا رود
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
سِنج پاییpedal cymbal, hi-hat cymbal, choke cymbal, hi-hats, Charleston cymbalواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سِنج که دو صفحۀ آن روبهروی هم و بر روی یک پایۀ عمودی قرار میگیرند و با فشار آوردن بر روی پایی (pedal) به هم کوبیده میشوند
هیه هیهلغتنامه دهخداهیه هیه . [ هی هَِ هی هَِ ] (ع صوت )کلمه ٔ استزادت است و گاهی بدان چیزی را رانند و طردکنند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
هی هیلغتنامه دهخداهی هی . [ هَِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزرج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . دارای 463 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
هی هیلغتنامه دهخداهی هی . [ هََ هََ / هَِ هَِ ] (صوت ) عجب عجب . سخت عجیب . چه شگفت : قصد لب تو کردم زلف تو گفت هی هی از هجر غافلی تو کت از جهان برآرد. خاقانی .گفت هی هی گفت تن زن ای دژم تا در ا
هيجدیکشنری عربی به فارسیبدتر کردن , اضافه کردن , خشمگين کردن , بکارانداختن , تحريک کردن , تکاندادن , اشفتن , پريشان کردن , سراسيمه کردن
انتهيدیکشنری عربی به فارسیبالا ي , روي , بالا ي سر , بر فراز , ان طرف , درسرتاسر , دربالا , بسوي ديگر , متجاوز از , بالا يي , رويي , بيروني , شفا يافتن , پايان يافتن , به انتها رسيدن , پيشوندي بمعني زيادو زياده و بيش