هیأت جبری بستهalgebraically closed field, algebraically complete fieldواژههای مصوب فرهنگستانهیأت یا میدانی مثل F بهطوریکه هر چندجملهای درجۀ 1 یا بیشتر، که ضرایبش در آن هیأت یا میدان باشد، دارای ریشهای در F باشد متـ . میدان جبری بسته
پردیس حیاتوحش،پارک حیاتوحشwildlife parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که منطقهای است محصور و در آن حیوانات وحشی، بیرون از قفس، در محیطی شبیه به زیستگاه طبیعی خود، در آزادی نسبی زندگی میکنند
هیأتfield 3واژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی جبری، دارای دو عمل که تمام خصوصیات جمع و ضرب اعداد حقیقی را دارند متـ . میدان 2
بستار جبری یک هیأتalgebraic closure of a field, algebraic closureواژههای مصوب فرهنگستانگسترشی جبری از میدانی مفروض، که گسترش جبری دیگری بهجز خودش ندارد متـ . بستار جبری یک میدان، بستار جبری
هیأتfield 3واژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی جبری، دارای دو عمل که تمام خصوصیات جمع و ضرب اعداد حقیقی را دارند متـ . میدان 2