هیاع لیاعلغتنامه دهخداهیاع لیاع . [ عُن ْ ] (ع ص مرکب ) ریح ٌ هیاع ٌ لیاع ٌ؛ باد تند و شتاب . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
طول پایۀ چشمیeye base, interpupilary distance, interocular distanceواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ میان مراکز مردمکهای دو چشم
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
طبلهای دوطرفهdouble-skin drums, double-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که دو سمت بدنۀ آنها پوست دارد
مهیاعلغتنامه دهخدامهیاع . [ م ِهَْ ](ع ص ) شتابنده به سوی بدی . (آنندراج ). (چنین است درآنندراج . اما در منتهی الارب و اقرب الموارد مُنهاع است مرادف مُتَهَیِّع و لاجرم ضبط آنندراج غلط است ).
انهیاعلغتنامه دهخداانهیاع . [ اِ ] (ع مص )روان شدن سراب و درخشیدن آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رفتن سراب . (تاج المصادر بیهقی ).