لغتنامه دهخدا
هیم . [ هََ ] (ع مص ) شیفته گشتن به عشق . (دهار). دوست داشتن زن را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || عاشق گردیدن و سرگشته و شیفته شدن از عشق و رفتن بغیر اراده و مراد. (آنندراج ) (اقرب الموارد). شیفته شدن به عشق و روی بنهادن به جایی . (المصادر زوزنی ). روی به جایی نهادن از عش