خدا: اللهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مزدا، مزدا، معبود، پروردگار، خداوند، الاه (اله)، باراله، حق، احد، هو، قادر مطلق، باریتعالی، خداوند عالم، آفریدگار، خالق، آفریننده، پدیدآورنده، علتا
علمفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دانستن؛ یقین کردن.۲. یقین.۳. (اسم) معرفت؛ دانش. علم ازلی: علم الهی؛ علم غیب. علم اسفل: [قدیمی] حکمتِ طبیعی. علم اوسط: علم ریاضی. علم بیان: [قدیمی] علمی که به