وادادگی کاتدیcathodic disbondmentواژههای مصوب فرهنگستاناز بین رفتن چسبندگی میان پوشش و زیرایند (substrate) آن براثر واکنش کاتدی
وضاضیلغتنامه دهخداوضاضی ٔ. [ وَ ض ِءْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ وُضّاء. به معنی خوبان و پاکیزه رویان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به وضاء شود.
ودادةلغتنامه دهخداودادة. [ وَ دَ ] (ع مص ) ود. وداد. مودة. موددة. دوست داشتن کسی را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آرزو بردن . (منتهی الارب ). آرزو کردن . (المصادر زوزنی ). رجوع به وداد و ود شود.