وادادلغتنامه دهخداواداد. (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) برگشتن . (آنندراج ) : زاهد ار منعت کند از عاشقی گو طریق عشق را واداد نیست . اسیری لاهیجی (از آنندراج ).کی بهره برد ز عاشقانت زاهد که کندز عشق واداد. اسیر
وادادلغتنامه دهخداواداد. (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) برگشتن . (آنندراج ) : زاهد ار منعت کند از عاشقی گو طریق عشق را واداد نیست . اسیری لاهیجی (از آنندراج ).کی بهره برد ز عاشقانت زاهد که کندز عشق واداد. اسیر
وادادلغتنامه دهخداواداد. (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) برگشتن . (آنندراج ) : زاهد ار منعت کند از عاشقی گو طریق عشق را واداد نیست . اسیری لاهیجی (از آنندراج ).کی بهره برد ز عاشقانت زاهد که کندز عشق واداد. اسیر
وادادلغتنامه دهخداواداد. (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) برگشتن . (آنندراج ) : زاهد ار منعت کند از عاشقی گو طریق عشق را واداد نیست . اسیری لاهیجی (از آنندراج ).کی بهره برد ز عاشقانت زاهد که کندز عشق واداد. اسیر