واداشتهلغتنامه دهخداواداشته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) محبوس . زندانی . بازداشته . توقیف شده . || برانگیخته . وادار شده . و رجوع به واداشتن شود.
واگذاشتهلغتنامه دهخداواگذاشته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) متروک . رها شده . ول شده . || مفوض . تسلیم شده . سپرده شده . تحویل شده .
واگذاشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود وردغفلت واقع‌شده، رهاشده، ژولیده، نامرتب، شلخته، شانه‌نکرده، ناآراسته، بدون آراستگی، ناپاک کنارگذاشته‌شده، بایگانی‌شده، متروک، ویران، استفاده‌نشده، نگهداری‌نشده، واگذار‌شده، واگذارده، مدفون، جاافتاده، فراموش‌شده ناشی‌از غفلت، ناخواسته حذف‌شده، دیده‌نشده، نادیده، نادیده‌ان
تخلیۀ واداشتهforced drainageواژه‌های مصوب فرهنگستانتخلیۀ جریان الکتریکی در سازه‌ها با استفاده از نیروی محرک یا آند فداشونده
موج واداشتهforced waveواژه‌های مصوب فرهنگستانموجی در شاره که متناسب با بی‌نظمی‌های فضایی و زمانی مرز سامانه است و معمولاً از خارج بر سامانه تحمیل می‌شود
تخلیۀ واداشتهforced drainageواژه‌های مصوب فرهنگستانتخلیۀ جریان الکتریکی در سازه‌ها با استفاده از نیروی محرک یا آند فداشونده
موج واداشتهforced waveواژه‌های مصوب فرهنگستانموجی در شاره که متناسب با بی‌نظمی‌های فضایی و زمانی مرز سامانه است و معمولاً از خارج بر سامانه تحمیل می‌شود
نوسان واداشتهforced oscillationواژه‌های مصوب فرهنگستانحرکتی نوسانی که در پی اِعمال نیروی خارجی بر نوسانگر ساده پدید میآید
برج خنک‌کن دمشی واداشتهforced-draft cooling towerواژه‌های مصوب فرهنگستانبرج خنک‌کنی که در آن پروانۀ دمنده‌ای که در پایین برج قرار گرفته است هوا را به جریان می‌اندازد
برج خنک‌کن دمشی واداشتهforced-draft cooling towerواژه‌های مصوب فرهنگستانبرج خنک‌کنی که در آن پروانۀ دمنده‌ای که در پایین برج قرار گرفته است هوا را به جریان می‌اندازد
پدیدة پذیرندگی خودواداشتهforced compliance effect, induced compliance effectواژه‌های مصوب فرهنگستانتمایل فرد به تغییر نگرش برای انطباق دادن آن با رفتار خود
تخلیۀ واداشتهforced drainageواژه‌های مصوب فرهنگستانتخلیۀ جریان الکتریکی در سازه‌ها با استفاده از نیروی محرک یا آند فداشونده
جوش‌آور گردش‌واداشتهforced-circulation reboilerواژه‌های مصوب فرهنگستانجوشآوری که در آن مایع به کمک یک پمپ وارد مبدل می‌شود و بخار تشکیل‌شده در پایین برج از مایع جدا می‌شود
موج واداشتهforced waveواژه‌های مصوب فرهنگستانموجی در شاره که متناسب با بی‌نظمی‌های فضایی و زمانی مرز سامانه است و معمولاً از خارج بر سامانه تحمیل می‌شود
