گویاسازی تصویرimage annotationواژههای مصوب فرهنگستاننشانهگذاری و توضیح بخشهای مختلف تصویر در اسناد و صفحات وب و پروندههای تصویری بارگذاریشده
پیرگوشی سوختوسازیmetabolic presbycusisواژههای مصوب فرهنگستانپیرگوشی ناشی از کاهیدگی نوار عروقی (stria vascularis) متـ . پیرگوشی نواری strial presbycusis
آب سوختوسازیmetabolic water, water of combustionواژههای مصوب فرهنگستانآب حاصل از سوختوساز کربوهیدراتها و پروتئینها و چربیها
اسیدباری سوختوسازیmetabolic acidosisواژههای مصوب فرهنگستاناسیدباری ناشی از افزایش اسیدهای غیرِآلی یا کاهش بیکربنات یا هر دو
دواسازیلغتنامه دهخدادواسازی . [ دَ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل دواساز. داروسازی . صیدلة. صیدنة. داروگری . (یادداشت مؤلف ). صنعت ترکیب ادویه . (ناظم الاطباء) || (اِ مرکب ) محل و مغازه ٔ دواساز. داروسازی . محل ساختن دوا.
نواسازیلغتنامه دهخدانواسازی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) تغنی . نغمه پردازی . || قول سازی . ترانه سازی . (یادداشت مؤلف ) : هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمدبلبل به نواسازی حافظ به غزل گوئی .حافظ.
مقواسازیلغتنامه دهخدامقواسازی . [ م ُ ق َوْ وا ] (حامص مرکب ) شغل و عمل مقواساز. || (اِ مرکب ) جایی که مقوا سازند. کارخانه ای که مقوا سازند.