واسنجیدنcalibrateواژههای مصوب فرهنگستانتنظیم دقت یک وسیلۀ اندازهگیری ازطریق مقایسه با دستگاههای استاندارد
calibrateدیکشنری انگلیسی به فارسیکالیبره کردن، مدرج کردن، واسنجیدن، قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن، تحت قاعده و اصول معینی دراوردن
calibratesدیکشنری انگلیسی به فارسیکالیبراسیون می کند، مدرج کردن، واسنجیدن، قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن، تحت قاعده و اصول معینی دراوردن