مهار سینهوپاشنهmoor head and stern, fore-and-aft mooring, bow and aft mooringواژههای مصوب فرهنگستانمهار شناور، همزمان، بهوسیلۀ لنگرهای سینه و پاشنه
واسانیلغتنامه دهخداواسانی . (اِخ ) ابوالقاسم الحسین بن الحسن از رجال قرن چهارم هجری . وی قصیده ٔ نونیه ٔ هزلیه ای در وصف مهمانی که در قریه ٔ حمرایای حران برای اهل قریه برپا بوده سروده است . (معجم المطبوعات ج 2).
واشنگلغتنامه دهخداواشنگ . [ ش ِ ن َ / ش ِ ] (ص ، اِ)چوبک زن را گویند که پاسبان و مهتر پاسبانان باشد. (برهان ). چوبک زن را گویند و جمعی را در شیراز که شبهای رمضان مردم را برای سحور بیدار کنند. (آنندراج ).
واشنگفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که در شبهای ماه رمضان مردم را با آواز یا صدای طبل بیدار کند؛ چوبکزن.۲. پاسبان.۳. مهتر پاسبانان.
واشنگفرهنگ فارسی معین(شَ) (اِ.) 1 - چوبک زن ، کسی که در شب های ماه رمضان با آواز یا صدای طبل مردم را بیدار می کند. 2 - مهتر پاسبان .