واسپاریleasingواژههای مصوب فرهنگستانقراردادی که براساس آن واسپارنده با تأمین مالی حق استفاده از یک دارایی را در اختیار واپذیرنده میگذارد و او مختار است در پایان دورۀ قرارداد مالکیت آن را بپذیرد یا آن را به واسپارنده برگرداند
خط واسپاری نبردbattle handover line, BHLواژههای مصوب فرهنگستانخط خیز درنظرگرفتهشده بر روی زمین که در آن مسئولیت از نیروی ایستا به نیروی درحالحرکت و برعکس واگذار میشود
خوردگی واشریgasket corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوع خاصی از خوردگی شیاری که در اطراف واشرها پدید میآید
گوشاریلغتنامه دهخداگوشاری . (اِخ ) شاخه ای از تیره ٔ عبدالوند هیهاوند از طایفه ٔچهارلنگ بختیاری . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
خط واسپاری نبردbattle handover line, BHLواژههای مصوب فرهنگستانخط خیز درنظرگرفتهشده بر روی زمین که در آن مسئولیت از نیروی ایستا به نیروی درحالحرکت و برعکس واگذار میشود
تحویلفرهنگ مترادف و متضاد۱. استرداد، واسپاری ۲. واگذاری، بازدهی ۳. انتقال، تبدیل، تغییر، جابهجایی ۴. سپردن، واسپردن، واگذار کردن
هواسپاریsurface disposal, earth burial, aerial burial, sky burialواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تدفین که در آن جسد را بر روی زمین یا درخت یا صخره یا سکو مینهند