لغتنامه دهخدا
واسع. [س ِ ] (اِخ ) ابن حبان صحابی است و در صحبت او اختلاف است کذا قال و در اللواحق آرد او واسعبن حبان بن منفذانصاری مدنی مازنی تابعی جلیل و کثیرالرّوایه است ، از ابن عمرو ابی سعید و جابربن عبداﷲ و عبداﷲبن بدربن عاصم روایت کند. (منتهی الارب ). و صاحب تاج العروس آرد: واسعبن حب