ودعاتلغتنامه دهخداودعات . [ وَ دَ ] (ع اِ) ج ِ ودعة و آن شبه سپید است که از دریا برآرند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به ودع و ودعة شود.
چیز کسل کنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی کار سخت، کاریکنواخت، آلاسکا، جزئیات، کارِ گِل، تکرار مکررات، توضیح واضحات، روتین، خانهداری، خانهداری، کلفتی، کار روزمره