واقعنگارلغتنامه دهخداواقعنگار. [ ق ِ ن ِ ] (نف مرکب ) واقعنویس . اخبارنویس . وقایعنگار. کسی که اخبار را می نویسد. (ناظم الاطباء). خبرنگار.
فیلم واقعنگارactualityواژههای مصوب فرهنگستانفیلمی غیرداستانی که آدمها و اشیا و رویدادهای واقعی را بدون دخل و تصرف و موضعگیری خاص به نمایش درمیآورد
پژواکنگاری قلبechocardiographyواژههای مصوب فرهنگستانثبت و بررسی کارکرد قلب در حین ضربان با استفاده از امواج فراصوتی متـ . پژوانگاری قلب