وتاحةلغتنامه دهخداوتاحة. [ وَ ح َ ] (ع مص ) کم گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (المنجد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندک شدن و حقیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
وتوحةلغتنامه دهخداوتوحة. [ وُ ح َ ] (ع مص ) وتاحة. (ناظم الاطباء). کم گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). رجوع به وتاحة شود.
وثاءةلغتنامه دهخداوثاءة. [ وَ ءَ ] (ع اِمص ) کفتگی که به گوشت رسد و بس یا دردگینی استخوان و عیب آن بی شکستگی یا جداشدگی گوشت از استخوان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به وثاء شود.
وثاءةلغتنامه دهخداوثاءة. [ وَ ءَ ] (ع اِمص ) کفتگی که به گوشت رسد و به استخوان نرسد و گویند دردگینی استخوان بدون شکستگی ، و گویند جداشدگی . || (مص ) کفته شدن گوشت بی شکستگی . (از اقرب الموارد).
وطآةلغتنامه دهخداوطآة. [ وَ طَ ] (ع مص ) نرم و آسان گردیدن . (از اقرب الموارد): صار وطیئاً. (اقرب الموارد).
وطاءةلغتنامه دهخداوطاءة. [ وَ ءَ ] (ع اِ) موضع قدم . (از اقرب الموارد). جای قدم . (از منتهی الارب ). || (اِمص ) تنگی و فشارش و گرفت سخت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): اللهم اشدد لنا وطأتک علی مضر؛ ای خذهم اخذاً شدیداً. (اقرب الموارد).
وتحةلغتنامه دهخداوتحة. [ وَ ح َ ] (ع مص ) وتاحة. وتوحة. کم کردن عطاء و دهش را. (از المنجد). رجوع به وتاحة شود.
وتوحةلغتنامه دهخداوتوحة. [ وُ ح َ ] (ع مص ) وتاحة. (ناظم الاطباء). کم گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). رجوع به وتاحة شود.