لغتنامه دهخدا
حباب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن عمیر سلمی ذکوانی . وثیمة او را در کتاب الردة یاد کرده و وصیت او را به بنی حنیفه مبنی بر ملازمت اسلام نقل کرده و خطبه و کلماتی نیز از او آورده است . ابن فتحون نیز او را استدراک کرده . (الاصابة ج 2 ص <span class="hl" d