وحدتهای سهگانهunitiesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سه مفهوم وحدت زمان و وحدت مکان و وحدت کنش که به اثر انسجام میبخشد
وحدتلغتنامه دهخداوحدت . [ وَ دَ ] (ع مص ) یگانه شدن . (غیاث اللغات ). || (اِمص ) یکتایی . یگانگی . انفراد. (ناظم الاطباء). تنهایی . (ناظم الاطباء) (غیاث ) : مرا آیینه ٔ وحدت نماید صورت عنقامرا پروانه ٔ عزلت دهد ملک سلیمانی . خاقانی .<b
وحدتلغتنامه دهخداوحدت . [ وَدَ ] (اِخ ) طهماسب قلی خان ، از شاعران و از مردم کرمانشاه و از سران ایل کلهر بود و مدت سی سال در تهران به سر برد و به سال 1311 هَ . ق . در هفتادسالگی در تهران درگذشت . غزلهای عرفانی دارد و این غزل ازوست :از یک خروش یارب شب زنده
وحدت زمانunity of timeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن زمان اجرای نمایش به یک روز یا دو تا سه ساعت محدود میشود
وحدت کنشunity of actionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن کنش نمایش بر پایۀ یک پِیرنگ مشخص پیریزی میشود
وحدت مکانunity of placeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن کنش اصلی نمایش لزوماً باید در مکانی واحد و یگانه پیریزی شود