درخت آسوریکلغتنامه دهخدادرخت آسوریک . [ دِ رَ ت ِ ] (اِخ ) (به معنی درخت آسوری ) منظومه ای است به زبان پهلوی متضمن مناظره ٔ میان بز و درخت خرما و رجحان هر یکی بر دیگری .
خوریکلغتنامه دهخداخوریک . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین (شمال بوئین ). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
شوریکلغتنامه دهخداشوریک . (اِخ ) دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی . 315 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
شوریکلغتنامه دهخداشوریک . (اِخ ) دهی است از دهستان کره سنی بخش شاهپور شهرستان خوی . دارای 170 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تئوریکلغتنامه دهخداتئوریک . [ ت ِ ءُ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) مأخوذ از فرانسه و متداول در کتب علمی فارسی امروز، منسوب به تئوری . راجع و متعلق به علم نظری : احکام تئوریک هنگامی ارزنده اند که در عمل بکار آیند. رجوع به تئوری شود.