خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَثنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وثنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به وثن) [عربی. فارسی] [قدیمی] vasani بتپرست.
-
وثنی
لغتنامه دهخدا
وثنی . [ وَ ث َ نی ی ] (ع ص نسبی ) بت پرست . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). عابد اصنام . متدین به عبادت اوثان . (المنجد).
-
وثني
دیکشنری عربی به فارسی
کافر , بت پرست , مشرک , ادم بي دين , غير مسيحي
-
واژههای همآوا
-
وثنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به وثن) [عربی. فارسی] [قدیمی] vasani بتپرست.
-
وسنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] va(e)sni = هوو
-
وسنی
واژگان مترادف و متضاد
همشو، هوو
-
وسنی
لغتنامه دهخدا
وسنی . [ وَ / وُ ] (اِ) ضرة. زنی باشد که بر سر زن خواهند. (فرهنگ اسدی ). هبو. هوو. دو زن که در خانه ٔ یک شوهر باشند. (آنندراج ): اضرار؛ باوسنی گشتن زن . (المصادر زوزنی ). دو زن که یک شوهر داشته باشند هر یک مر دیگری را وسنی باشد، و به ضم هم آمده است ....
-
وسنی
لغتنامه دهخدا
وسنی . [ وَ نا ] (ع ص ) زن سست کسل مند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زن غنوده ٔ پینکی رسیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و این مؤنث وسنان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
وثنی
لغتنامه دهخدا
وثنی . [ وَ ث َ نی ی ] (ع ص نسبی ) بت پرست . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). عابد اصنام . متدین به عبادت اوثان . (المنجد).
-
وسنی
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِ.) هوو.
-
وُصْنیْ
لهجه و گویش گنابادی
wosni در گویش گنابادی یعنی هوو ، دو یا چند زن که یک شوهر دارند هر یک در مقابل دیگری یا دیگران وصنی هم محسوب میگردند.
-
جستوجو در متن
-
مشرک
دیکشنری فارسی به عربی
وثني
-
ادم بی دین
دیکشنری فارسی به عربی
وثني