خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویس
فرهنگ نامها
(تلفظ: veys) (در اعلام) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین که در ایران قبل از اسلام رواج داشته و طبق قرائن در عهد اشکانیان پرداخته شده است ، این داستان تا قرن پنجم هجری به زبان پهلوی وجود داشته است .
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . (اِ) در اوستایی به معنی ده و قریه است . ده و طایفه و قبیله : میر ویس ؛ بزرگ قبیله . در زمان ساسانیان شاهزادگان را ویسپهر [ ویسپور ] یعنی زاده ٔ خانواده ٔ بزرگ مینامیدند. (فرهنگ شاهنامه ). شکل حکومت در ایران قدیم ملوک الطوایفی بود، از چند تیره ع...
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وَ ] (ع اِ) وای . کلمه ای است که در محل رأفت و استملاح کودکان مستعمل شود. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || درویشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فقر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || خواسته ٔ مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه را انسان بخ...
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز با 100 تن سکنه . زیارتگاهی به نام اویس قرنی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وی / وَ ] (اِخ ) نام معشوق رامین است (با بلقیس قافیه کرده اند)، و او را ویسه هم میگویند چنانکه رامی را رام هم خوانند، و قصه ٔ ویس و رامین مشهور است . (از برهان ). قصه ٔ ویس و رامین را فخرالدین گرگانی منظوم کرده و به هر کس نسبت دهند خطاست . (ا...
-
ویس
واژهنامه آزاد
در گویش نایینی به معنی ،توقف کن.از ادامه حرکت باز ایست. (vays)
-
واژههای مشابه
-
وِیس
لهجه و گویش بختیاری
(ز)veys بایست.
-
گله ویس
لغتنامه دهخدا
گله ویس . [ گ َ ل َ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در 30هزارگزی شمال باختری نورآباد و 4هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه واقع شده است . هوای آن سرد و دارای 66تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. ...
-
کوه ویس
لغتنامه دهخدا
کوه ویس . (اِخ ) دهی از دهستان دلگان است که در بخش بزمان شهرستان ایرانشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
غلام ویس
لغتنامه دهخدا
غلام ویس . [ غ ُ وِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان که در 60هزارگزی جنوب قیدار و 6هزارگزی راه مالرو عمومی قرار دارد. محلی کوهستانی و سردسیر است . سکنه ٔ آن 783 تن شیعه ٔ ترکی زبانند. آب آن از چشمه است ، و محصول آن غلات د...
-
ویس احمد
لغتنامه دهخدا
ویس احمد. [ وِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
ویس آباد
لغتنامه دهخدا
ویس آباد. [ وِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بوئین زهرا از شهرستان قزوین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ویس آباد
لغتنامه دهخدا
ویس آباد. [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره لر بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 7500 گزی جنوب باختری شوسه ٔ صائین دژ به میاندوآب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).