پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
جزیرة راستگرد ورود و خروجright-in right-out islandواژههای مصوب فرهنگستانمحوطة مثلثیشکل برآمدهای که با مسدود کردن قسمتی از راه در انتهای مسیر ورودی به تقاطع، مانع انجام حرکات گردش به چپ و عبور مستقیم میشود
شلسویگلغتنامه دهخداشلسویگ . [ش ِ ل ِ ] (اِخ ) ایالتی قدیم در دانمارک که از 1864 م . تا 1920 م . با هلشتاین تحت تصرف پروس بود و به نام شلسویگ هلشتاین نامیده می شد. از سال 1920 م . به بعد قسمتی ا
پاسویگلغتنامه دهخداپاسویگ . (اِخ ) نهری به لاپونی که از فنلاند سرچشمه گیرد وبدریای منجمد شمالی ریزد. طول آن 125 هزارگز است .
اسلسویگلغتنامه دهخدااسلسویگ . [ اِ ل ِ س ْ ] (اِخ ) شلسویگ . سلیسْوی . ایالت قدیم دانمارک ، از 1864 تا1920م . این ایالت با هُلْشْتَین ، ایالت پروسی اسلسویگ هُلْشْتَین را تشکیل داد. در 1920 بنابر
اشلسویگلغتنامه دهخدااشلسویگ . [ اِ ل ِس ْ ] (اِخ ) یا اسلسویگ . یکی از ایالات قدیم دانمارک بود و از 1864 تا 1920 م . این ناحیه با هولشتاین یکی از استانهای پروس بشمار میرفت و بنام اشلسویگ - هولشتاین معروف بود. در سال <span class=
برونشویگلغتنامه دهخدابرونشویگ . [ بْرون ْش ْ / ب ُ رون ْش ْ ] (اِخ ) لئون . (1869 - 1944 م .) فیلسوف فرانسوی . وی هم ّ خود را مصروف فلسفه ٔ علوم کرد. (فرهنگ فارسی معین ).