يُجَادِلُ ﭐللَّهَ عَنْهُمْفرهنگ واژگان قرآندر برابر خدا از آنها دفاع مي کند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
جادللغتنامه دهخداجادل . [ دِ ] (ع ص ) بچه آهو و جز آن قوت گرفته و برفتارآمده . (منتهی الارب ). || غلام جادل ؛ کودک سخت و باقوت گشته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، جَوادِل . (مهذب الاسماء).
جاذللغتنامه دهخداجاذل . [ ذِ ] (ع ص ) برجای ایستاده مانند ستون . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بات فلان جاذلاً علی ظهر دابته ؛ ای نام منتصباً لایضطرب . (اقرب الموارد). || شادمان . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ). || سقاء جاذل ؛ خیکی که شیر را بدمزه گرداند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
يُجَادِلُفرهنگ واژگان قرآنمجادله مي کند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
مَا يُجَادِلُفرهنگ واژگان قرآنمجادله نمي كنند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
يُجَادِلُفرهنگ واژگان قرآنمجادله مي کند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
يُجَادِلُفرهنگ واژگان قرآنمجادله مي کند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
مَا يُجَادِلُفرهنگ واژگان قرآنمجادله نمي كنند(مجادله: اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )