خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يُحِلُّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
يُحِلُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حلال مي کند(اصلش ازکلمه حل به معناي باز کردن گره است)
-
واژههای مشابه
-
يَحِلَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که حلول کند (حلول به معناي اقامت و استقرار در مکان است )
-
يَحِلُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حلول مي کند(حلول به معناي اقامت و استقرار در مکان است )
-
لَا يَحِلُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حلال نیست(اصلش ازکلمه حل به معناي باز کردن گره است)
-
واژههای همآوا
-
يَحِلَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که حلول کند (حلول به معناي اقامت و استقرار در مکان است )
-
يَحِلُّ
فرهنگ واژگان قرآن
حلول مي کند(حلول به معناي اقامت و استقرار در مکان است )
-
جستوجو در متن
-
ترفلان
لغتنامه دهخدا
ترفلان . [ ت َ ف ُ ] (اِخ ) موضعی است بشام در شعر نعمان بن بشیر انصاری که گوید : یا خلیلی ّ ودّعا دار لیلی ̍لیس مثلی یحل دارالهوان ان قینیة تحل حفیراًو محباً فجنتی ترفلان ...(از معجم البلدان ).
-
داودی
لغتنامه دهخدا
داودی . [ وو ] (اِخ ) ابوالقاسم . ثعالبی گوید در روزگار ما او صدر اهل فضل و یگانه ٔاعیان ادب و علم به شهر هرات است و در جود و بخشندگی شهره و مآثرش در ریاست مأثورست . از اشعار اوست :ربما قصرالصدیق المقل عن حقوق بهن لایستقل و لئن قل نائل فصفاءفی وداد ...
-
نازه النفس
لغتنامه دهخدا
نازه النفس . [ زِ هَُن ْ ن َ ] (ع ص مرکب ) پرهیزکار. که تنها باشد و به خود و مال خود مخالطت بیوت نکند و مال و خانه ٔ خود از دیگران نیالاید. (منتهی الارب ). نازه النفس ؛ عفیف متکرم یحل وحده و لایخالط البیوت بنفسه و لاماله . (اقرب الموارد) (معجم متن ال...
-
طائل
لغتنامه دهخدا
طائل . [ ءِ ] (ع ص ، اِ) فزونی . مزیّت . فضل . || توانائی . قدرت . دستگاه . || توانگری . غنا. || فراخی . سعة. || فائدة. سود. نفع. و این معنی جز در مورد نفی ، در موارد دیگر استعمال نشود. یقال : لاطائل فی هذا الامر. || ماهو بطائل ؛ یعنی بی خیر و سخت فر...
-
زاغ دشت
لغتنامه دهخدا
زاغ دشت . [ غ ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) زاغ است و آن را کلاغ دشت (غراب الزرع ) نیزمیگویند از آن روی که در دشت و صحرا زندگی میکند:یکی دشت پیمای پرنده زاغ بدیدار و رفتار زاغ و نه زاغ . اسدی (گرشاسب نامه ).محقق حلی در کتاب شرایع آرد: و یحل غراب الز...
-
زمارةالراعی
لغتنامه دهخدا
زمارةالراعی . [ زَم ْ ما رَ تُرْ را ] (ع اِ مرکب ) آذان العنز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است که بدان مداوا کنند. (از اقرب الموارد): قیل انه یحل التهبج و جرب جالینوس ان سلاقته مفتت للحصاة الکلیته و قال قوم ینفع من قروح الامعاء و المقص و آلام ال...