لغتنامه دهخدا
ازبک . [ اُ ب َ ] (اِخ ) (اتابک ...) والی تبریز بزمان حمله ٔ مغول : و چون لشکریان مغول در زنجان و اردبیل و سراة مراسم قتل و غارت بجای آوردند واز سراة جلوریز روی بسوی تبریز آوردند اتابک ازبک که در آن زمان والی آن خطه بود صلاح در صلح دید و مال فراوان نزد مغولان فرستاده ایشان را