تیرخوابarrow rest, arrow shelfواژههای مصوب فرهنگستانتکیهگاه باریکی بر روی کمان که تیر بر روی آن قرار میگیرد
کلید بالابَرup arrow key, up arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت بالا میشود متـ . بالابَر 2
کلید پایینبَرdown arrow key, down arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت پایین میشود متـ . پایینبَر
کلید چپبَرleft arrow key, left arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما به اندازۀ یک نویسه به سمت چپ میشود متـ . چپبَر
کلید راستبَرright arrow key, right arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما معمولاً به اندازۀ یک نویسه به سمت راست میشود متـ . راستبَر
حدیث مفضللغتنامه دهخداحدیث مفضل . [ ح َ ث ِ م ُ ف َض ْ ض َ ] (اِخ ) حدیثی معروف است که چنین آغاز شود: «بم یعرف الناجی ؟...» و آنرا شرحها نوشته اند.
غازلغتنامه دهخداغاز. (معرب ، اِ) معرب گاز (فرانسوی ). جوهر هوائی قابل الانضغاط و سیال یعرف بزیت الغاز، افرنجیة معناهاروح . ج ، غازات . (اقرب الموارد). رجوع به گاز شود.
شترلغتنامه دهخداشتر. [ ش َ ] (معرّب ، اِ) معرب چتر : والسلطان هنالک یعرف بالشتر الذی یرفع فوق رأسه و هوالذی یسمی بدیار مصر، القبة و الطیر. (ابن بطوطة).
اشکوریةلغتنامه دهخدااشکوریة. [ اِ ک َ ی َ ] (مرب ، اِ) ماده ٔ زجاجی که در سطح فلزات مذاب یافت میشود. کف : و یعرف بالاشکوریة خبث الحدید. (از دزی ج 1 ص 25).
اشکریةلغتنامه دهخدااشکریة. [ اِ ک َ ی َ ] (معرب ، اِ) (ازاسپانیولی اسکریا ) ماده ٔزجاجی که در کف فلزات مذاب یافت میشود. کف . خبث . زبد. و یعرف بالاشکریة خبث الحدید. (از دزی ج 1 ص 25).