يُلْهِهِمُفرهنگ واژگان قرآنکه آنان را سرگرم کند (از لهو ولهو به معنای هر عمل سرگرم کنندهاي که انسان را از کاري مهم و حياتي و وظيفهاي واجب باز بدارد )
لحیم سخت،سختلحیمbraze, hard solderواژههای مصوب فرهنگستانپیوند ناشی از گرمایش قطعات سرهمبندیشده تا دمای ذوب سختلحیمکاری با فلزِ پرکُن، به روش مویینگی
لحیمکاری سخت،سختلحیمکاریbrazing, hard solderingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلزِ پرکُن در دمای بالاتر از 450 درجة سلسیوس و زیر نقطة ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی صورت میگیرد
سختلحیمکاری پخشی،سختلحیمکاری نفوذیdiffusion brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لحیمکاری سخت که در آن فلز پرکن و اجزای فاز مذاب به درون فلز پایه پخش میشوند و اتصالی با خواص مشابه فلز پایه به دست میآید
لاحملغتنامه دهخدالاحم .[ ح ِ ] (ع ص ) خداوند گوشت . || گوشت خوراننده . (منتهی الارب ). (منتخب اللغات ). آنکه گوشت دهد مردمان را. (مهذب الاسماء). || بازٌ لاحم ؛ بازگوشت خوار یا آزمند گوشت . ح ، لواحم . (منتهی الارب ).