خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پ
/p/
معنی
سومین حرف الفبای فارسی. Δ در حساب ابجد: «۲».
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پ
لغتنامه دهخدا
پ . (حرف ) پ ِ یا پی یا باء معقوده یا باء فارسی ، نشانه ٔ حرف سیم است از حروف تهجی و آن یکی از حروف شفوی است . و این حرف خاص زبان فارسی باشد و عرب آنرا ندارد و در تعریب به باء و فاء بدل شود چون اَپرویژ اَبرویز (لقب خسرو دوم ) و پرگار و پالوده . فرجار...
-
پ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حرف) p سومین حرف الفبای فارسی. Δ در حساب ابجد: «۲».
-
پ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) p نام واج «پ».
-
پ
فرهنگ فارسی معین
(حر.) سوّمین حرف از الفبای فارسی و از حروف صامت است .
-
پ
واژهنامه آزاد
بلند شو،بایست-بغل،کناره
-
واژههای مشابه
-
ویتامین پ پ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vitamine PP] (زیستشناسی) vitāminpepe ویتامین PP در مخمر آبجو و بعضی سبزیها وجود دارد و فقدان آن باعث بیماری پلاگر میشود.
-
پ ن پ
واژهنامه آزاد
پس نه پس یعنی فکر می کنی این نیست؟ (استفهام انکاری)
-
پ به پ
واژهنامه آزاد
اشتباه پا کردن کفش توسط شخص به ویژه توسط بچه ها
-
payload پ
مهندسی کامپیوتر
بارمفید
-
پ اوروشسپ
لغتنامه دهخدا
پ اوروشسپ . [ پ ُ ش َ پ َ ] (اِخ ) صورت اوستائی نام پدر زرتشت است . این اسم مرکب است از صفت (پ ُاوروش َ) بمعنی پیر چنانکه در وندیداد فرگرد 7 فقره ٔ 57 آمده است و از کلمه ٔ اسپ و معنی ترکیبی پ اوروشسپ دارنده ٔ اسپ پیر است . در آبان یشت فقره ٔ18 زرتشت ...
-
پ monetary condition
علوم اقتصادی
شرايط پولي
-
پ هاش (شیمی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
pH
-
ل-ه و پ-ه
لغتنامه دهخدا
ل-ه و پ-ه . [ ل ِ هَُ پ ِه ْ ] (ص مرکب ، از اتباع ) لِه و لورده . خرد و خاکشی . سخت لِه . سخت کوفته و سوده .
-
آ ت پ(زیست شناسی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ATP