پالسلغتنامه دهخداپالس . [ ل ُ ] (اِخ ) کرسی ناحیه ٔ جنوب غربی اسپانیا، از ایالت مرسیه بساحل بحرالروم .
پالسفرهنگ فارسی معین[ انگ . ] (اِ.) 1 - تکان . 2 - ضربان . 3 - نبض . ؛ ~ تلفن مدت زمان معینی برای مکالمات تلفنی درون شهری .
اطلس حریقfire atlasواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ منسجمی از نقشهها و نمودارها و آمارهای مربوط به آتشسوزیها که مبنای برنامۀ مقابله با آتش قرار میگیرد
اطلس زبانیlinguistic atlasواژههای مصوب فرهنگستانگونهای کتاب مرجع حاوی اطلاعاتی درباره پراکندگی زبانهای جهان متـ . اطلس زبانها
نوار دگرنامalias bandواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفههایی از نشانک/ سیگنال که محتوای بسامد اولیۀ آنها خارج از پهنای نوار نایکوئیست (nyquist bandwidth) است، ولی براثر نمونهبرداری بر روی نوار گذر (pass band) افتاده است
صافی دگرنامalias filter, antialias filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی که قبل از نمونهبرداری به کار میرود تا بسامدهای ناخواستهای که در نتیجۀ نمونهبرداری امکان دگرنامی دارند حذف شوند
پالسترلغتنامه دهخداپالستر. [ ل ِ رُ ] (اِخ ) قریه ای به ایتالیا از ایالت نوار بر ساحل رود سزیا. سپاهیان فرانسوی و پیه مونتی در روزهای سی ام و سی و یکم ماه مه 1859 م .1275/ هَ . ق . بدانجا سپاهیان اتریش را هزیمت کردند.
پالسترینالغتنامه دهخداپالسترینا. [ ل ِ ] (اِخ ) ژی وان نی پیِرلویژی ... قول ساز و مجدّد موسیقی دینی ملقب به «پادشاه موسیقی » مولد در 1526م .930/ هَ . ق . و وفات در 1594م .<span class="hl" dir="ltr
پالس دلافرنترالغتنامه دهخداپالس دلافرنترا. [ ل ُ دُ رُ ت ِ ](اِخ ) قصبه ای از اسپانیااز ایالت هوئلوا دارای 1600 تن سکنه . و آنرا بروزگار گذشته بندری بود که امروز از شن پوشیده شده است و از آنجا کریستف کلمب برای کشف امریکا سوار کشتی شد.
بازۀ تکرار تپpulse repetition interval, pulse repetition period, pulse intervalواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ زمانی بین یک تَپ/ پالس و تَپ/ پالس بعدی متـ . بازۀ تکرار پالس
نسبت حضور تَپpulse duty factor, pulse duty cycle, duty cycle, reciprocal duty ratioواژههای مصوب فرهنگستاننسبت پهنای تَپ/ پالس به بازۀ تکرار تَپ/ پالس متـ . نسبت حضور پالس
اعوجاج پهنای تَپpulse duration distortionواژههای مصوب فرهنگستانتفاوت پهنای تَپ/ پالس در دو نقطۀ مختلف خط انتقال براثر تغییر شکل تَپ/ پالس متـ . اعوجاج پهنای پالس
پهنای قطار تَپpulse train durationواژههای مصوب فرهنگستانبازهای زمانی در هر تَپ/ پالس که از تَپ/ پالس زمان خیز تا آغاز زمان فرود سپری میشود متـ . پهنای قطار پالس
پالس دلافرنترالغتنامه دهخداپالس دلافرنترا. [ ل ُ دُ رُ ت ِ ](اِخ ) قصبه ای از اسپانیااز ایالت هوئلوا دارای 1600 تن سکنه . و آنرا بروزگار گذشته بندری بود که امروز از شن پوشیده شده است و از آنجا کریستف کلمب برای کشف امریکا سوار کشتی شد.
پالسترلغتنامه دهخداپالستر. [ ل ِ رُ ] (اِخ ) قریه ای به ایتالیا از ایالت نوار بر ساحل رود سزیا. سپاهیان فرانسوی و پیه مونتی در روزهای سی ام و سی و یکم ماه مه 1859 م .1275/ هَ . ق . بدانجا سپاهیان اتریش را هزیمت کردند.
پالسترینالغتنامه دهخداپالسترینا. [ ل ِ ] (اِخ ) ژی وان نی پیِرلویژی ... قول ساز و مجدّد موسیقی دینی ملقب به «پادشاه موسیقی » مولد در 1526م .930/ هَ . ق . و وفات در 1594م .<span class="hl" dir="ltr