خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاپاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاپاخ
/pāpāx/
معنی
نوعی کلاهِ پوستی بزرگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاپاخ
لغتنامه دهخدا
پاپاخ . (اِ) قسمی کلاه بزرگ ترکان مایل بتدویر از پوست ناپیراسته ٔ گوسفند با پشم بلند از برون سو.
-
پاپاخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] pāpāx نوعی کلاهِ پوستی بزرگ.
-
پاپاخ
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) قسمی کلاه بزرگ پشمی .
-
واژههای مشابه
-
گون پاپاخ
لغتنامه دهخدا
گون پاپاخ . [ گوم ْ ] (اِخ )ایلی است از ایلات اطراف مشکین آذربایجان . مرکب از دو هزار خانواده . ییلاق آنها سنبلاق است و به مغان قشلاق میکنند. شغل ایشان زراعت است و از طوایف مختلفه ٔ قوجه بیک محسوب میشوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 108).
-
پاپاخ،کلاه پاخ پاخی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پوستی بزرگ(پاخ=رشته پشم)
-
جستوجو در متن
-
پاپاق
لغتنامه دهخدا
پاپاق . (اِ) کلاه قزاقان و بعض قبائل ترک . رجوع به پاپاخ شود.