پایداری سمتیdirectional stability, weathercock stability, weathervane stabilityواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت هواگَرد به بازگشت سریع از وضعیت گشت یا درونسُرش به سمت اولیۀ پرواز
عَذاراAdharaواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ اپسیلون کلب اکبر با قدر 1/5 که غول درخشانی از ردۀ ب2 به فاصلۀ 570 سال نوری از زمین است متـ . اپسیلون کلب اکبر Epsilon Canis Majoris
یادگاریلغتنامه دهخدایادگاری . [ دْ / دِ ] (اِمرکب ) آنچه برای یادبود و یادگار و یادآوری باشد. آنچه از کسی به یادگار ماند : به آواز ضعیف می گوید اگر چه میروم دو چیز میان شما می گذارم یادگاری یکی قرآن و یکی خاندان . (قصص الانبیاء <span clas
پایداری سمتی دینامیکیdynamic directional stability, DDS 1واژههای مصوب فرهنگستانبهبود رفتار واگرایی سمتی هواگرد
بالۀ شکمیventral fin, ventral keelواژههای مصوب فرهنگستانتیغۀ عمودی ثابت یا متحرک در زیر و انتهای بدنۀ بعضی از هواپیماها که برای افزایش پایداری سمتی نصب میشود
بالة کمکیauxiliary finواژههای مصوب فرهنگستانبالة ثابت اضافی کوچک در بیرون دُم افقی که در تقویت پایداری سمتی نقش چندانی ندارد
بالة پشتیdorsal fin,fuselage dorsal finواژههای مصوب فرهنگستانصفحة آئرودینامیکی عمودی در جلو و در امتداد دُم عمودی بر روی تنة هواگرد که باعث افزایش پایداری سمتی میشود
دُم عمودیvertical stabiliser/ vertical stabilizer, vertical tailواژههای مصوب فرهنگستانماهیواری قائم یا مایل در انتهای هواگَرد یا نوک بالها برای تأمین پایداری سمتی متـ . باله 1 fin, tail fin بالۀ عمودی vertical fin
پایداریلغتنامه دهخداپایداری . (حامص مرکب ) مقاومت . تاب . استقامت . ایستادگی . پافشاری . دوام : چو دیدند لهاک و فرشیدوردچنان پایداری از آن شیرمرد. فردوسی .باستواری جان و بپایداری کوه فریفته شد و از راه راست کرد کران . <p class
پایداریدیکشنری فارسی به انگلیسیendurance, opposition, patience, persistence, resistance, staying power
پایداریلغتنامه دهخداپایداری . (حامص مرکب ) مقاومت . تاب . استقامت . ایستادگی . پافشاری . دوام : چو دیدند لهاک و فرشیدوردچنان پایداری از آن شیرمرد. فردوسی .باستواری جان و بپایداری کوه فریفته شد و از راه راست کرد کران . <p class
دوپایداریbistabilityواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی یک سامانه برای حضور در دو حالت پایا پیش از رسیدن به یک حالت پایدار
زمان پایداریstability timeواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ بین زمان ورود و خروج منحنی خمیرنگار به خط معیار دستگاه