فنّ آینگیmirror techniqueواژههای مصوب فرهنگستانگوش سپردن آگاهانه و فعال به مُراجع و انعکاس حالت عاطفی و زبان بدن او به خودش برای ایجاد احساس همدلی و توافق درمانی متـ . آینگی mirroring
قسمت اشیای گمشدهlost and found office, lost property officeواژههای مصوب فرهنگستانبخشی در مهمانخانه/ هتل که اشیای بهجامانده یا گمشدۀ مهمانان را جمعآوری و تا پیدا شدن صاحبان آنها نگهداری میکند
فن فنلغتنامه دهخدافن فن . [ ف ِ ف ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت بینی در حالت زکام . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فن و فن شود.
فنّاوری پایینسطحlow technologyواژههای مصوب فرهنگستانفنّاوریای ساده و غیرخودکار یا نیمهخودکار و تأمینکنندۀ نیازهای اساسی که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد و متکی بر نیروی انسانی کممهارت است اختـ . پایینفن low tech متـ . فنّاوری پایین