حنبرلغتنامه دهخداحنبر. [ حَم ْ ب َ ] (ع ص ) کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قصیر. (اقرب الموارد).
حنبرلغتنامه دهخداحنبر. [ حِم ْ ب َرر ] (ع اِمص ) ملازمت . || عظمت و کلانی . || سختی . || قوت . || (اِ) زور. (ناظم الاطباء).
هنبرلغتنامه دهخداهنبر. [ هَِ ن ْ ن َ ] (ع اِ) کفتار ماده . (منتهی الارب ). || گاو نر. || اسب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پوست هیچکاره یا کرانه ٔ آن . (منتهی الارب ). جرم پوست یا کرانه های آن . (اقرب الموارد).
کلید پایینبَرdown arrow key, down arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت پایین میشود متـ . پایینبَر
کلید پایینبَرdown arrow key, down arrowواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت پایین میشود متـ . پایینبَر