پخشتاژکperitrichousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی یاختهای که، تقریباً بهطور یکنواخت، در سرتاسر سطح آن تاژک وجود دارد
مالیات خاصexcise tax, excise duty, exciseواژههای مصوب فرهنگستانمالیات بر فروش کالاهای خاص، بهویژه کالاهای تجملی یا کالاهایی با اثرات منفی بر اجتماع و سلامت عمومی، که مبلغ معینی را شامل میشود
خش خشلغتنامه دهخداخش خش . [ خ ِ خ ِ] (اِ صوت ) حکایت صوت جامه ٔ آهاردار گاه رفتن یا جنبیدن صاحب آن و امثال آن . بانگ جامه ٔ نو و بانگ کاغذو جز آن . خشت خشت . (یادداشت بخط مؤلف ) : از آنسو خشخش مخفی ازینسو شق شق مدفون شنو این رمز از قاری سؤال است آن جواب است ای