غولتلماسهdraaواژههای مصوب فرهنگستانساختار تلماسۀ بادی غولآسایی که ممکن است ارتفاع آن حدود 400 متر و طول دامنۀ آن بیش از 600 متر باشد
تِنّینDraco, Dra, Dragonواژههای مصوب فرهنگستانهشتمین صورت فلکی بزرگ که به دور قطب شمال آسمان پیچیده است و بخشی از ستارههای آن از بین دب اکبر و دب اصغر میگذرد
پردیس دریایی،پارک دریاییmarine parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی شامل بخشی از دریا غالباً برای حفاظت از زیستگاهی خاص و حفظ پایداری بومسازگان موجوداتی که در آن زندگی میکنند
آدمبهدریا! ،هشدار آدمبهدریاman overboardواژههای مصوب فرهنگستانپیام هشداری که در هنگام سقوط فرد از روی شناور به داخل دریا برای کمکرسانی سریع بر روی شناور اعلام میشود
پذیرایی 1catering 1واژههای مصوب فرهنگستانواحد تهیهکنندۀ مایحتاج لازم برای پذیرایی از مسافران در طول پرواز
خدمات پذیراییcatering 2واژههای مصوب فرهنگستانتدارک غذا و نوشیدنی به شیوۀ حرفهای در داخل یا خارج از اماکنی مانند مهمانخانهها و نوشگاهها و نظایر آنها
دستمال پذیراییservice clothواژههای مصوب فرهنگستانپارچۀ سفیدی که میزبانیار بر روی ساعد خود میاندازد و در هنگام گذاشتن بشقابهای داغ بر روی میز از آن استفاده میکند
پذیرایی امریکاییAmerican service 1واژههای مصوب فرهنگستانشیوهای از پذیرایی که در آن غذا را پیش از ارائه به مشتری در آشپزخانه به اندازۀ معین در بشقاب میگذارند متـ . پذیرایی بشقابی plate service
دارالضیافهفرهنگ فارسی عمیدجای پذیرایی از مهمانان؛ جایی که در آن مهمانان را پذیرایی کنند؛ مهمانخانه؛ مهمانسرا.
مهمان دارفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که در قطار یا هواپیما از مسافران پذیرایی میکند.۲. کسی که مهمان دارد و از او پذیرایی میکند؛ میزبان.
پذیرایی 1catering 1واژههای مصوب فرهنگستانواحد تهیهکنندۀ مایحتاج لازم برای پذیرایی از مسافران در طول پرواز
پذیرایی امریکاییAmerican service 1واژههای مصوب فرهنگستانشیوهای از پذیرایی که در آن غذا را پیش از ارائه به مشتری در آشپزخانه به اندازۀ معین در بشقاب میگذارند متـ . پذیرایی بشقابی plate service
پذیرایی انگلیسیEnglish serviceواژههای مصوب فرهنگستانشیوهای از پذیرایی که در آن پیشخدمت غذا را از ظرفی که در دست دارد از سمت چپ مهمانان برای آنها در بشقاب میگذارد
پذیرایی با بشقاب سرپوشدارspecial plate serviceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پذیرایی که درطی آن غذاهای داغ در بشقابهای سرپوشدار نقرهای یا بلوری عرضه میشود
خدمات پذیراییcatering 2واژههای مصوب فرهنگستانتدارک غذا و نوشیدنی به شیوۀ حرفهای در داخل یا خارج از اماکنی مانند مهمانخانهها و نوشگاهها و نظایر آنها
دستمال پذیراییservice clothواژههای مصوب فرهنگستانپارچۀ سفیدی که میزبانیار بر روی ساعد خود میاندازد و در هنگام گذاشتن بشقابهای داغ بر روی میز از آن استفاده میکند
بازبینی پیشپذیراییpre-service checksواژههای مصوب فرهنگستانبررسی میزها و غذاها پیش از پذیرایی برای کسب اطمینان از آماده بودن آنها
بخش اجرایی خدمات پذیراییcatering arm of the groupواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از کارکنان یک اداره یا سازمان که به خدمات پذیرایی اشتغال دارند