پراکندگی همدوسcoherent scatteringواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پراکندگی که در آن تابش پراکندهشده ارتباط فازی معینی با تابش فرودی دارد
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پراکندگیدیکشنری فارسی به انگلیسیdiffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پراکندگیدیکشنری فارسی به انگلیسیdiffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
بسپراکندگیpolydispersityواژههای مصوب فرهنگستانپهنای توزیع وزن مولکولی یک بسپار متـ . شاخص بسپراکندگی polydispersity index, polymolecularity index
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پسپراکندگیbackscatteringواژههای مصوب فرهنگستانپراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگتر از 90 درجه