پراکندگی کامپتونCompton scattering, Compton process, gamma-ray scatteringواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک فوتون پرانرژی در برخورد با ذرة جرمداری مانند الکترون پراکنده میشود
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پراکندگیدیکشنری فارسی به انگلیسیdiffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation
پسزنی کامپتونCompton recoilواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک ذره براثر پراکندگی کامپتون به حرکت درمیآید یا در آن تغییر حرکت به وجود میآید
جذب کامپتونCompton absorbationواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از باریکة پرتو X یا پرتو گاما که براثر پراکندگی کامپتون از باریکه حذف میشود
ذرة پسزنی کامپتونCompton recoil particleواژههای مصوب فرهنگستانذرة جرمداری که در برخورد با فوتون در فرایند پراکندگی کامپتون بخشی از انرژی جنبشی را با خود به همراه دارد
جابهجایی کامپتونCompton shiftواژههای مصوب فرهنگستانافزایش طولموجِ فوتون پراکندهشده در پراکندگی کامپتون نسبت به طولموجِ فوتون جذبشده
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پراکندگیدیکشنری فارسی به انگلیسیdiffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation
پراکندگیلغتنامه دهخداپراکندگی . [ پ َک َ دَ / دِ ] (حامص ) پراگندگی . پریشانی . تفرّق . تفرقه . تشتت . شمل . تَذعذع . تبدد. شتات . شَت ّ. (منتهی الارب ). شَعَث . (دهار) (منتهی الارب ). افتراق . نَشر. انتشار. تَقعقع. (منتهی الارب ). استشتات :</spa
بسپراکندگیpolydispersityواژههای مصوب فرهنگستانپهنای توزیع وزن مولکولی یک بسپار متـ . شاخص بسپراکندگی polydispersity index, polymolecularity index
پراکندگیscatteringواژههای مصوب فرهنگستانافت نشانک/ سیگنال براثر بینظمیهایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش
پسپراکندگیbackscatteringواژههای مصوب فرهنگستانپراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگتر از 90 درجه