پراکنش وَردسپهریtropospheric scattering/ tropospheric scatter, troposcatterواژههای مصوب فرهنگستانپراکنش تابش الکترومغناطیسی ناشی از بینظمیهای فیزیکی وَردسپهر که از آن در بسامدهای بین 350 تا 8400 مگاهرتز در ارتباطات فراافقی استفاده میشود
پراکنشدیکشنری فارسی به انگلیسیcirculation, diffusion, dispersal, dispersion, dissemination, distribution, fork, issue, scattering
پراکنش 1dispersion 2, dispersingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن ذرات یک ماده در مادهای دیگر پراکنده میشود
پراکنش پَرشارplume dispersionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش غلظت آلایندهها در پَرشار براثر پخش شدن و اختلاط آن با هوای محیط
موج وَردسپهریtropospheric waveواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای از موج رادیویی که ناشی از پراکنش وَردسپهری است
پراکنشدیکشنری فارسی به انگلیسیcirculation, diffusion, dispersal, dispersion, dissemination, distribution, fork, issue, scattering
پراکنشدیکشنری فارسی به انگلیسیcirculation, diffusion, dispersal, dispersion, dissemination, distribution, fork, issue, scattering
عامل پراکنشdispersing agentواژههای مصوب فرهنگستانیکی از افزودنیهای مورد استفاده در تولید پراکنهها که وظیفۀ آن آسانسازی پراکنش اجزای جامد در فاز مایع و افزایش پایداری مخلوط است متـ . پراکنشیار dispersant