پرتوبینیلغتنامه دهخداپرتوبینی . [ پ َ ت َ / تُو ] (حامص مرکب ) رادیوسکپی . (فرهنگستان ). رؤیت درون جوارح آدمی با اشعه ٔ مجهول (ریون ایکس ) .
پرتوبینیradioscopyواژههای مصوب فرهنگستانبررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس * مصوب فرهنگستان اول
پرتابیفرهنگ فارسی عمید۱. پرتابشده: ◻︎ به بالوپر مرو از ره که تیر پرتابی / هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست (حافظ: ۵۶).۲. سریع.۳. (اسم، صفت) [جمع: پرتابیان] تیرانداز؛ کماندار.