پرتواندیکشنری فارسی به انگلیسیall-powerful, inexhaustible, mighty, potent, powerful, strong, vigorous
پرتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. خستگیناپذیر، نستوه ≠ ناتوان
بمبِ ریزموج پُرتوانhigh power microwave bombواژههای مصوب فرهنگستانبمبی که باعث اختلال کامل امواج مخابراتی و رادیویی، اعم از امواج کوتاه یا بلند، شود
پرتواندیکشنری فارسی به انگلیسیall-powerful, inexhaustible, mighty, potent, powerful, strong, vigorous
پرتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. خستگیناپذیر، نستوه ≠ ناتوان
پرتواندیکشنری فارسی به انگلیسیall-powerful, inexhaustible, mighty, potent, powerful, strong, vigorous
پرتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. خستگیناپذیر، نستوه ≠ ناتوان