پرآب و تابلغتنامه دهخداپرآب و تاب . [ ب ُ ] (ص مرکب ) پرطنطنه . پرطمطراق . به تفصیل . با اوصاف بسیار.
دکلمهdeclamation, declaim 1واژههای مصوب فرهنگستان1. نوعی بیان پرطمطراق و آهنگین در اجرای بعضی قطعات نمایشی 2. قطعهای مستقل که یک نفر آن را به شیوۀ اغراقآمیز اجرا میکند و معمولاً بهصورت مسجع و منظوم است
توماسلغتنامه دهخداتوماس . [ ت ُ ] (اِخ ) آنتوان لئونار. نویسنده ٔ فرانسوی (1732-1785 م .) و عضو فرهنگستان فرانسه است . او راست : مدائح فصیح ولی پرطمطراق و متکلف . (از لاروس ).