تعطیلات پرماجراadventure holidays/ adventure holiday, adventure travelواژههای مصوب فرهنگستانتعطیلاتی که در طی آن، گردشگر به کارهای مهیج و خطرناک میپردازد
رمزگراsymbolistواژههای مصوب فرهنگستانهنرمندی که با استفاده از رمز ذهنیت خود را معرفی کند متـ . نمادگرا
تعطیلات پرماجراadventure holidays/ adventure holiday, adventure travelواژههای مصوب فرهنگستانتعطیلاتی که در طی آن، گردشگر به کارهای مهیج و خطرناک میپردازد
پرواقعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر پرحادثه، پرتحرک، شلوغ، پرماجرا، دایر، مشغول خطیر، بحرانی، وخیم، مهم
مشغولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه غول شلوغ، پرماجرا بهکارگرفتهشده، مشتغل، شاغل ایفاگر، عامل، مجد دایر، جاری
گردشگری تلفیقیACE tourismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در گردشگری چندمنظوره که ترکیبی است از گردشگری پرماجرا و گردشگری فرهنگی و طبیعتگردی که در آن به معرفی آن دسته از برنامههای گردشگری میپردازند که ترکیبی از تجربه و جاذبه و انگیزش است
تعطیلات پرماجراadventure holidays/ adventure holiday, adventure travelواژههای مصوب فرهنگستانتعطیلاتی که در طی آن، گردشگر به کارهای مهیج و خطرناک میپردازد