جانورشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] جانورشناسی، حیوانشناسی، انگلشناسی آناتومی پرندهشناسی، اورنیتولوژی تاکسیدرمی
پرده شناسفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. مطرب؛ نوازنده؛ رامشگر: ◻︎ پردهشناسان به نوا در شگرف / پردهنشینان به وفا در شگرف (نظامی۱: ۳۲).۲. موسیقیدان.